عرفی شیرازی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 56

1. عهد حسنش روزگار دستبرد آتش است

2. صاف آتش حسن او خورشیدبرد آتش است

3. خان و نان عالمی از آتش حسنش بسوخت

4. در شمار سوز روزبرد آتش است

5. بستگان عشق را بی دل برد آب حیات

6. این متاع آماده بهر دست برد آتش است

7. عرفی اندر عشق اگر ناقص بود افسرده نیست

8. صید عشق ار خام باشد نیم خورد آتش است


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* عاشقان را سردی معشوق بر دل بار نیست
* شمع کافوری کند سرگرم تر پروانه را
شعر کامل
صائب تبریزی
* ای زلف یار سخت پریشان ودرهمی
* دست بریده که ترا شانه می کند
شعر کامل
صائب تبریزی
* جهان چون گذاری همی بگذرد
* خردمند مردم چرا غم خورد
شعر کامل
فردوسی