غزل شمارهٔ 6
1. در نو بهار باده ننوشد کسی چرا
2. می در پیاله زهد فروشد کسی چرا
3. مرغان چنین به شوق و بهاران چنین به ذوق
4. همراه بلبلان نخروشد کسی چرا
5. سر رشته ی معامله در دست قسمت است
6. با دشمنان به مهر بجوشد کسی چرا
7. صد دشمنم به خون به حل و تشنه دوست هم
8. این بی خمار باده ننوشد کسی چرا
9. چون دمبدم عنایت توفیق ممکن است
10. در تنگنای نزع نکوشد کسی چرا
11. هم دوستی است عرفی و هم رفع دشمنی
12. عیب غنیم دوست بپوشد کسی چرا
بعدیقبلی
هیچ نظری ثبت نشده