عرفی شیرازی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 69

1. تا خط به گرد آن لب شیرین شمایل است

2. ابر میان عیسی و خورشید حایل است

3. از گل چه گونه پای به اندیشه بر کشم

4. کاندیشه این چه در ره او، پای در گل است

5. از کفر عشق باز ندارم که روز حشر

6. آموزگار کفر من است آن که سائل است

7. در ملک عشق کس نشناسد غم معاش

8. سنگ و سفال کوجه ی ما پاره ی دل است

9. آن کو به راه کفر چو عرفی شتاب کرد

10. فرسنگ های کعبه به دنبال محمل است


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* محتسب از عاجزی دست سبوی باده بست
* بشکند دستی که دست مردم افتاده بست!
شعر کامل
صائب تبریزی
* آسمان از تلخکامیهای ما آسوده است
* حقه خشخاش را دلگیری از تریاک نیست
شعر کامل
صائب تبریزی
* گنج خواهی، در طلب رنجی ببر
* خرمنی می‌بایدت، تخمی بکار
شعر کامل
سعدی