عرفی شیرازی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 72

1. گر تکیه گاه گلخن و گر مسند جم است

2. رویم به روی محنت و لب بر لب غم است

3. ما بار نیکنامی عصمت نمی کشیم

4. رندی حریف ماست که بد نام عالم است

5. صد سیل فتنه آمد و گردی بر نخاست

6. قصر مراد ماست که موقوف یک نم است

7. اسلام نی، ز درد مسلمانیم به جاست

8. بازیچه ای به عادت طفلانه، محکم است

9. جز در کنار دوش ملامت نیارمید

10. این بی قرار دل، که جگر گوشه ی غم است

11. عرفی تمام لاف مسلمانی است، لیک

12. تا لب گشوده ایم به صد رنگ ملزم است


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* چنین که در دل من داغ زلف سرکش توست
* بنفشه زار شود تربتم چو درگذرم
شعر کامل
حافظ
* رهنوردانی که چون خورشید تنها می روند
* از زمین پست بر اوج ثریا می روند
شعر کامل
صائب تبریزی
* در این بازار عطاران مرو هر سو چو بی‌کاران
* به دکان کسی بنشین که در دکان شکر دارد
شعر کامل
مولوی