پروین اعتصامی_دیوانمثنوی,تمثیل و مقطع (فهرست)

شمارهٔ 111-کاروان چمن

1. گفت با صید قفس، مرغ چمن

2. که گل و میوه، خوش و تازه رس است

3. بگشای این قفس و بیرون آی

4. که نه در باغ و نه در سبزه، کس است

5. گفت، با شبرو گیتی چکنم

6. که سحر دزد و شبانگه عسس است

7. ای بسا گوشه، که میدان بلاست

8. ای بسا دام، که در پیش و پس است

9. در گلستان جهان، یک گل نیست

10. هر کجا مینگرم، خار و خس است

11. همچو من، غافل و سرمست مپر

12. قفس، آخر نه همین یک قفس است

13. چرخ پست است، بلندش مشمار

14. اینکه دیدیش چو عنقا، مگس است

15. کاروان است گل و لاله بباغ

16. سبزه‌اش اسب و صبایش جرس است

17. ز گرفتاری من، عبرت گیر

18. که سرانجام هوی و هوس است

19. حاصل هستی بیهودهٔ ما

20. آه سردی است که نامش نفس است

21. چشم دید این همه و گوش شنید

22. آنچه دیدیم و شنیدیم بس است


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* مرا ز روز قیامت غمی که هست این است
* که روی مردم عالم دوبار باید دید
شعر کامل
صائب تبریزی
* آمد خجسته مهرگان، جشن بزرگ خسروان
* نارنج و نار و اقحوان، آورد از هر ناحیه
شعر کامل
منوچهری
* میوه نمی‌دهد به کس باغ تفرجست و بس
* جز به نظر نمی‌رسد سیب درخت قامتش
شعر کامل
سعدی