شمارهٔ 141-مرغ زیرک
1. یکی مرغ زیرک، ز کوتاه بامی
2. نظر کرد روزی، بگسترده دامی
3. بسان ره اهرمن، پیچ پیچی
4. بکدار نطعی، ز خون سرخ فامی
5. همه پیچ و تابش، عیان گیروداری
6. همه نقش زیباش، روشن ظلامی
7. بهر دانهای، قصهای از فریبی
8. بهر ذره نوری، حدیثی ز شامی
9. بپهلوش، صیاد ناخوبرویی
10. بکشتن حریصی، بخون تشنه کامی
11. نه عاریش از دامن آلوده کردن
12. نهاش بیم ننگی، نه پروای نامی
13. زمانی فشردی و گاهی شکستی
14. گلوی تذروی و بال حمامی
15. از آن خدعه، آگاه مرغ دانا
16. بصیاد داد از بلندی سلامی
17. بپرسید این منظر جانفزا چیست
18. که دارد شکوه و صفای تمامی
19. بگفتا، سرائی است آباد و ایمن
20. فرود آی از بهر گشت و خرامی
21. خریدار ملک امان شو، چه حاصل
22. ز سرگشتگیهای عمر حرامی
23. بخندید، کاین نتوان خریدن
24. که مشتی نخ است و ندارد دوامی
25. نماند بغیر از پر و استخوانی
26. از آن کو نهد سوی این گامی
27. نبندیم چشم و نیفتیم در چه
28. نبخشیم چیزی، نخواهیم وامی
29. بدامان و دست تو، هر قطرهٔ خون
30. مرا داده است از بلائی پیام
31. فریب جهان، پخته کردست ما را
32. تو، آتش نگهدار از بهر خامی
بعدیقبلی
هیچ نظری ثبت نشده