شمارهٔ 3-آرزوها (2)
1. ای خوشا سودای دل از دیده پنهان داشتن
2. مبحث تحقیق را در دفتر جان داشتن
3. دیبهها بی کارگاه و دوک و جولا بافتن
4. گنجها بی پاسبان و بی نگهبان داشتن
5. بنده فرمان خود کردن همه آفاق را
6. دیو بستن، قدرت دست سلیمان داشتن
7. در ره ویران دل، اقلیم دانش ساختن
8. در ره سیل قضا، بنیاد و بنیان داشتن
9. دیده را دریا نمودن، مردمک را غوصگر
10. اشک را مانند مروارید غلطان داشتن
11. از تکلف دور گشتن، ساده و خوش زیستن
12. ملک دهقانی خریدن، کار دهقان داشتن
13. رنجبر بودن، ولی در کشتزار خویشتن
14. وقت حاصل خرمن خود را بدامان داشتن
15. روز را با کشت و زرع و شخم آوردن بشب
16. شامگاهان در تنور خویشتن نان داشتن
17. سربلندی خواستن در عین پستی، ذرهوار
18. آرزوی صحبت خورشید رخشان داشتن
بعدیقبلی
هیچ نظری ثبت نشده