رهی معیری_دیوانغزل ها-جلد اول (فهرست)

شمارهٔ 20-نای خروشان

1. چو نی بسینه خروشد دلی که من دارم

2. بناله گرم بود محفلی که من دارم

3. بیا و اشک مرا چاره کن که همچو حباب

4. بروی آب بود منزلی که من دارم

5. دل من از نگه گرم او نپرهیزد

6. ز برق سر نکشد حاصلی که من دارم

7. بخون نشسته ام از جان ستانی دل خویش

8. درون سینه بود قاتلی که مندارم

9. ز شرم عشق خموشم کجاست گریه شوق ؟

10. که با تو شرح دهد مشکلی که مندارم

11. رهی چو شمع فروزان گرم بسوزانند

12. زبان شکوه ندارد دلی که من دارم


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* سعدی ملامت نشنود ور جان در این سر می‌رود
* صوفی گران جانی ببر ساقی بیاور جام را
شعر کامل
سعدی
* بر بیاض گردن او نقطه ای از خال نیست
* از لطافت این ورق افشان نمی گیرد به خود
شعر کامل
صائب تبریزی
* گر بگویم که مرا با تو سر و کاری نیست
* در و دیوار گواهی بدهد کاری هست
شعر کامل
سعدی