رهی معیری_دیوانغزل ها-جلد اول (فهرست)

شمارهٔ 24-تشنهٔ درد

1. نه راحت از فلک جویم نه دولت از خدا خواهم

2. و گر پرسی چه می‌خواهی؟ تو را خواهم تو را خواهم

3. نمی‌خواهم که با سردی چو گل خندم ز بیدردی

4. دلی چون لاله با داغ محبت آشنا خواهم

5. چه غم کان نوش لب در ساغرم خونابه می‌ریزد

6. من از ساقی ستم جویم من از شاهد جفا خواهم

7. ز شادیها گریزم در پناه نامرادیها

8. به جای راحت از گردون بلا خواهم بلا خواهم

9. چنان با جان من ای غم درآمیزی که پنداری

10. تو از عالم مرا خواهی من از عالم تو را خواهم

11. به سودای محالم ساغر می خنده خواهد زد

12. اگر پیمانهٔ عیشی در این ماتم‌سرا خواهم

13. نیابد تا نشان از خاک من آیینه رخساری

14. رهی خاکستر خود را هم‌آغوش صبا خواهم


قبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* صد هزاران گل شکفت و بانگ مرغی برنخاست
* عندلیبان را چه پیش آمد هزاران را چه شد
شعر کامل
حافظ
* ای صبر پای دار که پیمان شکست یار
* کارم ز دست رفت و نیامد به دست یار
شعر کامل
سعدی
* با صبح بگویید که بیوقت مزن دم
* امشب شب وصل است نگه دار نفس را
شعر کامل
کمال خجندی