رهی معیری_دیوانغزل ها-جلد اول (فهرست)

شمارهٔ 23-جلوهٔ ساقی

1. در قدح عکس تو یا گل در گلاب افتاده است؟

2. مهر در آیینه یا آتش در آب افتاده است؟

3. بادهٔ روشن دمی از دست ساقی دور نیست

4. ماه امشب همنشین با آفتاب افتاده است

5. خفته از مستی به دامان ترم آن لاله‌روی

6. برق از گرمی در آغوش سحاب افتاده است

7. در هوای مردمی از کید مردم سوختیم

8. در دل ما آتش از موج سراب افتاده است

9. طی نگشته روزگار کودکی پیری رسید

10. از کتاب عمر ما فصل شباب افتاده است

11. آسمان در حیرت از بالانشینیهای ماست

12. بحر در اندیشه از کار حباب افتاده است

13. گوشهٔ عزلت بود سرمنزل عزت رهی

14. گنج گوهر بین که در کنج خراب افتاده است


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* فریب گریه زاهد مخور ز ساده دلی
* که دام در دل دانه است سبحه داران را
شعر کامل
صائب تبریزی
* حال من خود در نمی‌آید به نطق
* شرح حالم اشک خونین من است
شعر کامل
عطار
* ظاهرش با باطنش گشته به جنگ
* باطنش چون گوهر و ظاهر چو سنگ
شعر کامل
مولوی