رهی معیری_دیوانغزل ها-جلد اول (فهرست)

شمارهٔ 3-سوزد مرا سازد مرا

1. ساقی بده پیمانه ای ز آن می که بی خویشم کند

2. بر حسن شور انگیز تو عاشق تر از پیشم کند

3. زان می که در شبهای غم بارد فروغ صبحدم

4. غافل کند از بیش و کم فارغ ز تشویشم کند

5. نور سحرگاهی دهد فیضی که می خواهی دهد

6. با مسکنت شاهی دهد سلطان درویشم کند

7. سوزد مرا سازد مرا در آتش اندازد مرا

8. وز من رها سازد مرا بیگانه از خویشم کند

9. بستاند ای سرو سهی! سودای هستی از رهی

10. یغما کند اندیشه را دور از بد اندیشم کند


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* من آن شکل صنوبر را ز باغ دیده برکندم
* که هر گل کز غمش بشکفت محنت بار می‌آورد
شعر کامل
حافظ
* چو نرکس تا به کی ساغر پرستی
* قدح در دست و سر در خواب مستی؟
شعر کامل
سلمان ساوجی
* بر گل خودروی رویت کبروی حسن از اوست
* سبزهٔ سیراب را بنگر چو نیلوفر در آب
شعر کامل
خواجوی کرمانی