رهی معیری_دیوانغزل ها-جلد سوم (فهرست)

شمارهٔ 4-اندوه دوشین

1. دوش چون نیلوفر از غم پیچ و تابی داشتم

2. هر نفس چون شمع لرزان اضطرابی داشتم

3. اشک سیمینم به دامن بود بی سیمین تنی

4. چشم بی خوابی ز چشم نیم خوابی داشتم

5. سایهٔ اندوه بر جانم فرو افتاده بود

6. خاطری همرنگ شب بی آفتابی داشتم

7. خانه از سیلاب اشکم همچو دریا بود و من

8. خوابگه از موج دریا چون حبابی داشتم

9. محفلم چون مرغ شب از ناله دل گرم بود

10. چون شفق از گریه خونین شرابی داشتم

11. شکوه تنها از شب دوشین ندارم کز نخست

12. بخت ناساز و دل ناکامیابی داشتم

13. نیست ما را پای رفتن از گرانجانی چو کوه

14. کاش کز فیض اجل عمر شهابی داشتم

15. شادی از ماتمسرای خاک میجستم رهی

16. انتظار چشمه نوش از سرابی داشتم


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* یافتم روشندلی از گریه های نیمشب
* خاطری چون صبح دارم از صفای نیمشب
شعر کامل
رهی معیری
* دنیا خوشست و مال عزیزست و تن شریف
* لیکن رفیق بر همه چیزی مقدمست
شعر کامل
سعدی
* دنیا خوشست و مال عزیزست و تن شریف
* لیکن رفیق بر همه چیزی مقدمست
شعر کامل
سعدی