رهی معیری_دیوانغزل ها-جلد سوم (فهرست)

شمارهٔ 5-غنچه پژمرده

1. عاشق از تشویش دنیا و غم دین فارغ است

2. هر که از سر بگذرد از فکر بالین فارغ است

3. چرخ غارت پیشه را با بینوایان کار نیست

4. غنچه پژمرده از ناراج گلچین فارغ است

5. شور عشق تازه‌ای دارد مگر دل؟ کاین چنین

6. خاطرم امروز از غمهای دیرین فارغ است

7. خسروان حسن را پاس فقیران نیست نیست

8. گر به تلخی جان دهد فرهاد شیرین فارغ است

9. هر نفس در باغ طبعم لاله ای روید رهی

10. نغمه سنجان را دل از گلهای رنگین فارغ است


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* هیچ از لب و چشم تو قناعت نتوان کرد
* یارب چه نهادند در این شکر و بادام
شعر کامل
فروغی بسطامی
* گر گدایی کنی از درگه او کن باری
* که گدایان درش را سر سلطانی نیست
شعر کامل
سعدی
* نکهتِ عنبرِ سارا همه عالم بگرفت
* تاصبا شانه زد آن طرّۀ عنبرسا را
شعر کامل
جامی