رضی‌الدین آرتیمانی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 40

1. آن برو رویست یا نور است یا قرص قمر

2. آن لب لعل است یا جانست یا تنگ شکر

3. طاق ابرویست یا مهراب دل یا ماه نو

4. نرگس شهلاست یا چشم است یا بادام تر

5. آن قد و بالاست یا سرو سهی یا شاخ گل

6. و آن سر زلفست کرده عالمی زیر و زبر

7. چون کنم وصف سراپای تو را ای بینظیر

8. چون سراپای تو میسازد مرا بی‌پا و سر

9. بی‌تأمل میکشی چه بی‌زبان چه بیگناه

10. بی تکلف میبری، چه دل، چه دین، چه جان، چه سر

11. خوش نداری طور هر طرزی که آیم پیش تو

12. اینچنین بودست طرز عشق یا طور دگر

13. دل کند جان تا تماشایش کند، لیکن چه سود

14. میرود چون از تماشایش دل از جان بیشتر


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* محتسب از عاجزی دست سبوی باده بست
* بشکند دستی که دست مردم افتاده بست!
شعر کامل
صائب تبریزی
* به شکر یا به نوای شکرین پیوندد
* هر که از خاک چو نی بسته کمر برخیزد
شعر کامل
صائب تبریزی
* بلبل نطقش به ناز غنچهٔ لب کرد باز
* گشت ز مل عارضش همچون گل کام‌کار
شعر کامل
خاقانی