سعدی_بوستانباب اول در عدل و تدبیر و رای (فهرست)

شمارهٔ 19-گفتار اندر نکوکاری و بد کاری و عاقبت آنها

1. نکوکار مردم نباشد بدش

2. نورزد کسی بد که نیک افتدش

3. شر انگیز هم در سر شر رود

4. چو کژدم که با خانه کمتر رود

5. اگر نفع کس در نهاد تو نیست

6. چنین جوهر و سنگ خارا یکی است

7. غلط گفتم ای یار شایسته خوی

8. که نفع است در آهن و سنگ و روی

9. چنین آدمی مرده به ننگ را

10. که بروی فضیلت بود سنگ را

11. نه هر آدمی زاده از دد به است

12. که دد ز آدمی زادهٔ بد به است

13. به است از دد انسان صاحب خرد

14. نه انسان که در مردم افتد چو دد

15. چو انسان نداند بجز خورد و خواب

16. کدامش فضیلت بود بر دواب؟

17. سوار نگون بخت بی راه رو

18. پیاده برد زو به رفتن گرو

19. کسی دانهٔ نیکمردی نکاشت

20. کز او خرمن کام دل برنداشت

21. نه هرگز شنیدیم در عمر خویش

22. که بدمرد را نیکی آمد به پیش


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* اگر توشه‌مان نیکنامی بود
* روانها بران سر گرامی بود
شعر کامل
فردوسی
* بگذار تا بگرییم چون ابر در بهاران
* کز سنگ ناله خیزد روز وداع یاران
شعر کامل
سعدی
* ز دیده اشک خونین بر رخان ریخت
* تو گفتى ناردان بر زعفران ریخت
شعر کامل
فخرالدین اسعد گرگانی