سعدی_بوستانباب سوم در عشق و مستی و شور (فهرست)

شمارهٔ 15-حکایت مجنون و صدق محبت او

1. به مجنون کسی گفت کای نیک پی

2. چه بودت که دیگر نیایی به حی؟

3. مگر در سرت شور لیلی نماند

4. خیالت دگر گشت و میلی نماند؟

5. چو بشنید بیچاره بگریست زار

6. که ای خواجه دستم ز دامن بدار

7. مرا خود دلی دردمندست ریش

8. تو نیزم نمک بر جراحت مریش

9. نه دوری دلیل صبوری بود

10. که بسیار دوری ضروری بود

11. بگفت ای وفادار فرخنده خوی

12. پیامی که داری به لیلی بگوی

13. بگفتا مبر نام من پیش دوست

14. که حیف است نام من آن جا که اوست


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* خنک آن درد که یارم به عیادت به سر آید
* دردمندان به چنین درد نخواهند دوا را
شعر کامل
سعدی
* دروگر زمانست و ما چون گیا
* همانش نبیره همانش نیا
شعر کامل
فردوسی
* غم زمانه که هیچش کران نمی‌بینم
* دواش جز می چون ارغوان نمی‌بینم
شعر کامل
حافظ