سعدی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 190

1. از این تعلق بیهوده تا به من چه رسد

2. وزان که خون دلم ریخت تا به تن چه رسد

3. به گرد پای سمندش نمی‌رسد مشتاق

4. که دستبوس کند تا بدان دهن چه رسد

5. همه خطای منست این که می‌رود بر من

6. ز دست خویشتنم تا به خویشتن چه رسد

7. بیا که گر به گریبان جان رسد دستم

8. ز شوق پاره کنم تا به پیرهن چه رسد

9. که دید رنگ بهاری به رنگ رخسارت

10. که آب گل ببرد تا به یاسمن چه رسد

11. رقیب کیست که در ماجرای خلوت ما

12. فرشته ره نبرد تا به اهرمن چه رسد

13. ز هر نبات که حسنی و منظری دارد

14. به سرو قامت آن نازنین بدن چه رسد

15. چو خسرو از لب شیرین نمی‌برد مقصود

16. قیاس کن که به فرهاد کوهکن چه رسد

17. زکات لعل لبت را بسی طلبکارند

18. میان این همه خواهندگان به من چه رسد

19. رسید ناله سعدی به هر که در آفاق

20. و گر عبیر نسوزد به انجمن چه رسد


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* از پیر گوشه گیری وسیر از جوان خوش است
* از تیر راستی و کجی از کمان خوش است
شعر کامل
صائب تبریزی
* آدمیت حسن گندم گون پسندیدن بود
* هر که باشد این مذاقش در حساب آدمی است
شعر کامل
صائب تبریزی
* معلم گومده تعلیم بیداد آن پَری رو را
* که جز خوی نکو لایق نباشد روی نیکو را
شعر کامل
جامی