سعدی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 191

1. کی برست این گل خندان و چنین زیبا شد

2. آخر این غوره نوخاسته چون حلوا شد

3. دیگر این مرغ کی از بیضه برآمد که چنین

4. بلبل خوش سخن و طوطی شکرخا شد

5. که درآموختش این لطف و بلاغت کان روز

6. مردم از عقل به دربرد که او دانا شد

7. شاخکی تازه برآورد صبا بر لب جوی

8. چشم بر هم نزدی سرو سهی بالا شد

9. عالم طفلی و جهل حیوانی بگذاشت

10. آدمی طبع و ملک خوی و پری سیما شد

11. عقل را گفتم از این پس به سلامت بنشین

12. گفت خاموش که این فتنه دگر پیدا شد

13. پر نشد چون صدف از لولو لالا دهنی

14. که نه از حسرت او دیده ما دریا شد

15. سعدیا غنچه سیراب نگنجد در پوست

16. وقت خوش دید و بخندید و گلی رعنا شد


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* لعلت چو شکوفه عقد پروین دارد
* روی تو چو لاله خال مشکین دارد
شعر کامل
خاقانی
* در چاه ذقن چو حافظ ای جان
* حسن تو دو صد غلام دارد
شعر کامل
حافظ
* چو سوفارش آمد بپهنای گوش
* ز شاخ گوزنان برآمد خروش
شعر کامل
فردوسی