سعدی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 192

1. گر آن مراد شبی در کنار ما باشد

2. زهی سعادت و دولت که یار ما باشد

3. اگر هزار غمست از جهانیان بر دل

4. همین بسست که او غمگسار ما باشد

5. به کنج غاری عزلت گزینم از همه خلق

6. گر آن لطیف جهان یار غار ما باشد

7. از آن طرف نپذیرد کمال او نقصان

8. وزین جهت شرف روزگار ما باشد

9. جفای پرده درانم تفاوتی نکند

10. اگر عنایت او پرده دار ما باشد

11. مراد خاطر ما مشکلست و مشکل نیست

12. اگر مراد خداوندگار ما باشد

13. به اختیار قضای زمان بباید ساخت

14. که دایم آن نبود کاختیار ما باشد

15. و گر به دست نگارین دوست کشته شویم

16. میان عالمیان افتخار ما باشد

17. به هیچ کار نیایم گرم تو نپسندی

18. و گر قبول کنی کار کار ما باشد

19. نگارخانه چینی که وصف می‌گویند

20. نه ممکنست که مثل نگار ما باشد

21. چنین غزال که وصفش همی‌رود سعدی

22. گمان مبر که به تنها شکار ما باشد


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* کنون دل بستگی غنچه با گل، کی نهان ماند؟
* که هرچ اندر دل غنچه ست سوسن بر زبان دارد
شعر کامل
امیرخسرو دهلوی
* ساربانا اشتران بین سر به سر قطار مست
* میر مست و خواجه مست و یار مست اغیار مست
شعر کامل
مولوی
* چشم بد دور ز خال تو که در عرصه حسن
* بیدقی راند که برد از مه و خورشید گرو
شعر کامل
حافظ