سعدی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 210

1. خواب خوش من ای پسر دستخوش خیال شد

2. نقد امید عمر من در طلب وصال شد

3. گر نشد اشتیاق او غالب صبر و عقل من

4. این به چه زیردست گشت آن به چه پایمال شد

5. بر من اگر حرام شد وصل تو نیست بوالعجب

6. بوالعجب آن که خون من بر تو چرا حلال شد

7. پرتو آفتاب اگر بدر کند هلال را

8. بدر وجود من چرا در نظرت هلال شد

9. زیبد اگر طلب کند عزت ملک مصر دل

10. آن که هزار یوسفش بنده جاه و مال شد

11. طرفه مدار اگر ز دل نعره بیخودی زنم

12. کآتش دل چو شعله زد صبر در او محال شد

13. سعدی اگر نظر کند تا نه غلط گمان بری

14. کو نه به رسم دیگران بنده زلف و خال شد


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* ای آشنا که گریه کنان پند می دهی
* آب از برون مریز که آتش به جان گرفت
شعر کامل
امیرخسرو دهلوی
* به هیچ یار مده خاطر و به هیچ دیار
* که بر و بحر فراخست و آدمی بسیار
شعر کامل
سعدی
* می‌کشم مستانه بارت بی‌خبر
* همچو اشتر زیر بارم روز و شب
شعر کامل
مولوی