سعدی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 33

1. کهن شود همه کس را به روزگار ارادت

2. مگر مرا که همان عشق اولست و زیادت

3. گرم جواز نباشد به پیشگاه قبولت

4. کجا روم که نمیرم بر آستان عبادت

5. مرا به روز قیامت مگر حساب نباشد

6. که هجر و وصل تو دیدم چه جای موت و اعادت

7. شنیدمت که نظر می‌کنی به حال ضعیفان

8. تبم گرفت و دلم خوش به انتظار عیادت

9. گرم به گوشه چشمی شکسته وار ببینی

10. فلک شوم به بزرگی و مشتری به سعادت

11. بیایمت که ببینم کدام زهره و یارا

12. روم که بی تو نشینم کدام صبر و جلادت

13. مرا هرآینه روزی تمام کشته ببینی

14. گرفته دامن قاتل به هر دو دست ارادت

15. اگر جنازه سعدی به کوی دوست برآرند

16. زهی حیات نکونام و رفتنی به شهادت


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* گرم تو زهر دهی چون عسل بیاشامم
* به شرط آن که به دست رقیب نسپاری
شعر کامل
سعدی
* بر سر کوی تو غوغای قیامت می بود
* گر شکست دل عشاق صدایی می داشت
شعر کامل
صائب تبریزی
* بر چمن پیرا ز آزادی نمی گردیم بار
* از دل صد پاره باشد چون صنوبر رزق ما
شعر کامل
صائب تبریزی