سعدی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 458

1. گر متصور شدی با تو درآمیختن

2. حیف نبودی وجود در قدمت ریختن

3. فکرت من در تو نیست در قلم قدرتیست

4. کو بتواند چنین صورتی انگیختن

5. کیست که مرهم نهد بر دل مجروح عشق

6. کش نه مجال وقوف نه ره بگسیختن

7. داعیه شوق نیست رفتن و بازآمدن

8. قاعده مهر نیست بستن و بگسیختن

9. آب روان سرشک و آتش سوزان آه

10. پیش تو بادست و خاک بر سر خود بیختن

11. هر که به شب شمع وار در نظر شاهدیست

12. باک ندارد به روز کشتن و آویختن

13. خوی تو با دوستان تلخ سخن گفتنست

14. چاره سعدی حدیث با شکر آمیختن


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* به خاموشی توان شد گوهر اسرار را محرم
* صدف تا بست از گفتار لب، شد مخزن دریا
شعر کامل
صائب تبریزی
* نقش شیرین رود از سنگ ولی ممکن نیست
* که خیال رُخش از خاطرِ فرهاد رود
شعر کامل
جامی
* گناه اگر چه نبود اختیار ما حافظ
* تو در طریق ادب باش و گو گناه من است
شعر کامل
حافظ