سعدی_گلستانباب دوم - در اخلاق درويشان (فهرست)

حکایت (2٤)

گله کردم پیش یکی از مشایخ که فلان بفساد من گواهی داده است. گفت: به صلاحش خجل کن

1. تو نیکوروش باش تا بدسگال

2. بنقص تو گفتن نیابد مجال

3. چو آهنگ بر بط بود مستقیم

4. کی از دست مطرب خورد گوشمال؟


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* غلام نرگس مستم که بامداد پگاه
* قدح به دست گرفته ز خواب برخیزد
شعر کامل
امیرخسرو دهلوی
* نشاط یکشبه دهر را غنیمت دان
* که می رود چو حنا این نگار دست به دست
شعر کامل
صائب تبریزی
* گوش تویی دیده تویی وز همه بگزیده تویی
* یوسف دزدیده تویی بر سر بازار بیا
شعر کامل
مولوی