سعدی_گلستانباب دوم - در اخلاق درويشان (فهرست)

حکایت (31)

یکی را از بزرگان بادی مخالف در شکم پیچیدن گرفت و طاقت ضبط آن نداشت. پس بی اختیار از وی صادر شد. گفت: ای دوستان مرا در آنچه کردم اختیاری نبود و بزه آن بر من ننوشتند و راحتی بوجود من رسید. شما هم بکرم معذور دارید

1. شکم زندان بادست ای خردمند

2. ندارد هیچ عاقل باد دربند

3. چو باد اندر شکم پیچد فروهل

4. که باد اندر شکم باریست بر دل

5. حریف ترشروی ناسازگار

6. چو خواهد شدن دست پیشش مدار


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* پیر کنعان با که گیرد اُنس در بیت الحزن
* بوی یوسف را نمی یابد ز فرزندی دگر
شعر کامل
نظیری نیشابوری
* دل می‌رود ز دستم صاحب دلان خدا را
* دردا که راز پنهان خواهد شد آشکارا
شعر کامل
حافظ
* هرگز مگو که کعبه ز بت خوشتر است
* هر جا که هست جلوه ی جانانه خوشتر است
شعر کامل
عرفی شیرازی