سعدی_گلستانباب سوم - در فضيلت قناعت (فهرست)

حکایت (9)

بقالی را درمی چند بر صوفیان گرد آمده بود در واسط. هر روز مطالبت کردی و سخنهای با خشونت گفتی. اصحاب از تعنت او خسته خاطر همی بودند و از تحمل چاره نبود.

صاحبدلی در آن میان گفت: نفس را وعده دادن به طعام آسانتر است که بقال را بدرم

1. ترک احسان خواجه اولیتر

2. کاحتمال جفای بوابان

3. بتمنای گوشت مردن به

4. که تقاضای زشت قصابان


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* هر ساعت از نو قبله‌ای با بت پرستی می‌رود
* توحید بر ما عرضه کن تا بشکنیم اصنام را
شعر کامل
سعدی
* خموش حافظ و از جور یار ناله مکن
* تو را که گفت که در روی خوب حیران باش
شعر کامل
حافظ
* همه چشمیم تا برون آیی
* همه گوشیم تا چه فرمایی
شعر کامل
سعدی