سعدی_گلستانباب هشتم - در آداب صحبت (فهرست)

گفتار (2٥)

هر که نصیحت خود رای میکند او خود بنصیحت گری محتاج است

فریب دشمن مخور و غرور مداح مخر، که این دام زرق نهاده است و آن دامن طمع گشاده. احمق را ستایش خوش آید چون لاشه که در کعبش دمی فربه نماید

1. الا تا نشنوی مدح سخن گوی

2. که اندک مایه نفعی از تو دارد

3. که گر روزی مرادش برنیاری

4. دو صد چندان عیوبت برشمارد


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* به آن رخسار گندم‌گون جمالت راست بازاری
* که قرص آفتاب آنجا نمی‌ارزد به یک ارزن
شعر کامل
محتشم کاشانی
* به آزادی توانگر شو که در ایام بی برگی
* همین سرو و صنوبر سبز در گلزار می ماند
شعر کامل
صائب تبریزی
* حافظ اندر درد او می‌سوز و بی‌درمان بساز
* زان که درمانی ندارد درد بی‌آرام دوست
شعر کامل
حافظ