گفتار (2٦)
متکلم را تا کسی عیب نگیرد سخنش صلاح نپذیرد
1. مشو غره بر حسن گفتار خویش
2. بتحسین نادان و پندار خویش
همه کس را عقل خود بکمال نماید و فرزند خود بجمال
3. یکی جهود و مسلمان نزاع میکردند
4. چنانکه خنده گرفت از حدیث ایشانم
5. بطیره گفت مسلمان، گر این قباله من
6. درست نیست خدایا جهود میرانم
7. جهود گفت بتوریة می خورم سوگند
8. وگر خلاف کنم همچو تو مسلمانم
9. گر از بسیط زمین عقل منعدم گردد
10. بخود گمان نبرد هیچ کس که نادانم
بعدیقبلی
هیچ نظری ثبت نشده