سعدی_گلستانباب هشتم - در آداب صحبت (فهرست)

گفتار (٦1)

یوسف صدیق علیه السلام در خشک سال مصر سیر نخوردی تا گرسنگان را فراموش نکند

1. آنکه در راحت و تنعم زیست

2. او چه داند که حال گرسنه چیست؟

3. حال درماندگان کسی داند

4. که باحوال خویش درماند

5. ایکه بر مرکب تا زنده سواری هشدار

6. که خر خارکش مسکین در آب و گلست

7. آتش از خانه همسایه درویش مخواه

8. کانچه بر روزن او میگذرد دود دلست

درویش ضعیف حال را در خشکی تنگ سال مپرس که چونی الا بشرط آنکه مرهم ریشش بنهی و معلومی پیشش

9. خری که بینی و باری بگل درافتاده

10. بدل برو شفقت کن ولی مرو بسرش

11. کنون که رفتی و پرسیدیش که چون افتاد

12. میان ببند و چو مردان بگیر دم خرش


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* کرانی ندارد بیابان ما
* قراری ندارد دل و جان ما
شعر کامل
مولوی
* من به اوج لامکان بردم، وگرنه پیش ازین
* عشقبازی پله ای از دار بالاتر نداشت
شعر کامل
صائب تبریزی
* کس عسل بی‌نیش از این دکان نخورد
* کس رطب بی‌خار از این بستان نچید
شعر کامل
حافظ