سعدی_گلستانباب هشتم - در آداب صحبت (فهرست)

گفتار (٦2)

دو چیز محال عقلست خوردن بیش از رزق مقسوم و مردن پیش از وقت معلوم

1. قضا دگر نشود گر هزار ناله و آه

2. بکفر یا بشکایت برآید از دهنی

3. فرشته ای که وکیلست بر خزاین باد

4. چه غم خورد که بمیرد چراغ پیرزنی


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* من اول روز دانستم که با شیرین درافتادم
* که چون فرهاد باید شست دست از جان شیرینم
شعر کامل
سعدی
* زمانه زرد گل بر روى من ریخت
* همان مشکم به کافور اندر آمیخت
شعر کامل
فخرالدین اسعد گرگانی
* در خرابات چه حاجت به مناجات من است
* دست برداشته دایم به دعا تاک آنجا
شعر کامل
صائب تبریزی