سعدی_مواعظغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 31

1. از صومعه رختم به خرابات برآرید

2. گرد از من و سجادهٔ طامات برآرید

3. تا خلوتیان سحر از خواب درآیند

4. مستان صبوحی به مناجات برآرید

5. آنان که ریاضت کش و سجاده نشینند

6. گو همچو ملک سر به سماوات برآرید

7. در باغ امل شاخ عبادت بنشانید

8. وز بحر عمل در مکافات برآرید

9. رو ملک دو عالم به می یکشبه بفروش

10. گو زهد چهل ساله به هیهات برآرید

11. تا گرد ریا گم شود از دامن سعدی

12. رختش همه در آب خرابات برآرید


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* ز دستم بر نمی‌خیزد که یک دم بی تو بنشینم
* بجز رویت نمی‌خواهم که روی هیچ کس بینم
شعر کامل
سعدی
* شکنج زلف پریشان به دست باد مده
* مگو که خاطر عشاق گو پریشان باش
شعر کامل
حافظ
* گل سوری که عروس چمنش می‌خوانند
* گو بده باده درین حجله که سورست اینجا
شعر کامل
خواجوی کرمانی