سعدی_مواعظغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 56

1. ای صوفی سرگردان، در بند نکونامی

2. تا درد نیاشامی، زین درد نیارامی

3. ملک صمدیت را، چه سود و زیان دارد

4. گر حافظ قرآنی، یا عابد اصنامی

5. زهدت به چه کار آید، گر راندهٔ درگاهی؟

6. کفرت چه زیان دارد، گر نیک سرانجامی

7. بیچارهٔ توفیقند، هم صالح و هم طالح

8. درماندهٔ تقدیرند، هم عارف و هم عامی

9. جهدت نکند آزاد، ای صید که در بندی

10. سودت نکند پرواز، ای مرغ که در دامی

11. جامی چه بقا دارد، در رهگذر سنگی؟

12. دور فلک آن سنگست، ای خواجه تو آن جامی

13. این ملک خلل گیرد، گر خود ملک رومی

14. وین روز به شام آید، گر پادشه شامی

15. کام همه دنیا را، بر هیچ منه سعدی

16. چون با دگری باید، پرداخت به ناکامی

17. گر عاقل و هشیاری، وز دل خبری داری

18. تا آدمیت خوانند، ورنه کم از انعامی


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* سرو از آن پای گرفتست به یک جای مقیم
* که اگر با تو رود شرمش از آن ساق آید
شعر کامل
سعدی
* سر تسلیم نهادیم به حکم و رایت
* تا چه اندیشه کند رای جهان آرایت
شعر کامل
سعدی
* مشوی ای دیده نقش غم ز لوح سینه حافظ
* که زخم تیغ دلدار است و رنگ خون نخواهد شد
شعر کامل
حافظ