سعدی_مواعظقصیده ها (فهرست)

قصیدهٔ شمارهٔ 33 - در مدح امیر سیف‌الدین (محمد)

1. شکر و فضل خدای غزوجل

2. که امیر بزرگوار اجل

3. شرف خاندان و دولت و ملک

4. خانه تحویل کرد و جامه بدل

5. دیوش از راه معرفت می‌برد

6. ملکش بانگ زد که لاتفعل

7. نیک‌بختان به راحت ماضی

8. نفروشند عیش مستقبل

9. حاصل لهو ولعب دنیا چیست؟

10. نام زشت و خمار و جنگ و جدل

11. جای دیگر نعیم بار خدای

12. چشمهٔ سلسبیل زند منبل

13. نه تو بازآمدی که بازآورد

14. حسن توفیقت از خطا و زلل

15. غرقه را تا یکی نگیرد دست

16. نتواند برآمدن ز وحل

17. تا نگویی اناالذی یسعی

18. ای برادر هوالذی یقبل

19. بندگان سرکشند و بازآرد

20. دست اقبلا سیف دین و دول

21. همه شمعند پیش این خورشید

22. همه پروانه گرد این مشعل

23. لاجرم چون ستاره راست بود

24. نتواند که کژ رود جدول

25. فکر من چیست پیش همت او؟

26. نخل کوته بود به پای جبل

27. زحل و مشتری چنان نگرند

28. پایهٔ قدرت ای بزرگ محل

29. که یکی از زمین نگاه کند

30. به تأمل به مشتری و زحل

31. سعدیا قصه ختم کن به دعا

32. ان خیرالکلام قل و دل

33. دوستانت چو بوستان بادند

34. دشمنانت چو بیخ مستأصل

35. همه کامی و دولتی داری

36. چه دعا گویم ای امیر اجل؟

37. دشمنت خود مباد و گر باشد

38. دیده بردوخته به تیر اجل


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* ز اوقات گرامی آنچه صرف عشق می گردد
* به دیوان قیامت در حساب زندگی باشد
شعر کامل
صائب تبریزی
* شود کوه آهن چو دریای آب
* اگر بشنود نام افرسیاب
شعر کامل
فردوسی
* نیست یک جو خلد را در دیده من اعتبار
* حسن گندم گون برد از راه چون آدم مرا
شعر کامل
صائب تبریزی