صائب تبریزی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 1134

1. نه همین آن سنگدل ما را فرامش کرده است

2. مستی دارد که دنیا را فرامش کرده است

3. آنچنان کز نقشها آیینه باشد بی خبر

4. دیده حیران تماشا را فرامش کرده است

5. یاد دریا تازه دارد قطره را هر جا که هست

6. قطره پندارد که دریا را فرامش کرده است

7. در حریم سینه من با خیال یار، دل

8. حالتی دارد که دنیا را فرامش کرده است

9. هر کسی گویند دارد نوبتی در آسیا

10. آسمان چون نوبت ما را فرامش کرده است؟

11. طوطی ما بس که مشغول تماشای خودست

12. صائب آن آیینه سیما را فرامش کرده است


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* سخن گوی دهقان چو بنهاد خوان
* یکی داستان راند از هفتخوان
شعر کامل
فردوسی
* خداوند بهرام و کیوان و هور
* خداوند فر و خداوند زور
شعر کامل
فردوسی
* ز خاکی که خون سیاوش بخورد
* به ابر اندر آمد درختی ز گرد
شعر کامل
فردوسی