صائب تبریزی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 1135

1. آن که بزم غیر را از خنده پر گل کرده است

2. خاطر ما را پریشانتر ز سنبل کرده است

3. من ندارم طالع از مقصود، ورنه بارها

4. گل ز مستی تکیه بر زانوی بلبل کرده است

5. این چه رخسارست، گویا چهره پرداز بهار

6. آب و رنگ صد چمن را صرف یک گل کرده است

7. جوهر ما از پریشانی نمی آید به چشم

8. از نظر این چشمه را پوشیده سنبل کرده است

9. سرکشی مگذار از سر تا نگردی پایمال

10. کز تواضع خصم کم فرصت مرا پل کرده است

11. نیست پروای ستم ما را که جان سخت ما

12. خون عالم در دل تیغ تغافل کرده است

13. صائب از افتادگی مگذر که ابر نوبهار

14. قطره را گوهر به اکسیر تنزل کرده است


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* جفا می‌کن جفایت جمله لطف است
* خطا می‌کن خطای تو صواب است
شعر کامل
مولوی
* ز شیرینی عتاب او شکرخندست پنداری
* زبان در کام او بادام در قندست پنداری
شعر کامل
صائب تبریزی
* کس نیست که افتاده آن زلف دوتا نیست
* در رهگذر کیست که دامی ز بلا نیست
شعر کامل
حافظ