صائب تبریزی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 1160

1. اشک ریز از مالش چرخ دغا آسوده است

2. خوشه پروین ز رنج آسیا آسوده است

3. تا خط بغداد جامم هست در مد نظر

4. سبحه پندارم به خاک کربلا آسوده است

5. تا نیاید پا به سنگت، از وطن بیرون میا

6. دانه تا در خوشه است از آسیا آسوده است

7. ما چو خار از هر سر دیوار گردن می کشیم

8. شبنم گستاخ را بنگر کجا آسوده است

9. درع داودی است در راه طلب، افتادگی

10. از غم خار مغیلان نقش پا آسوده است

11. در حباب بحر اشک ما به چشم کم مبین

12. در ته هر قبه ای صد ناخدا آسوده است

13. تا تو گلبانگی ز لب صائب نمی آری برون

14. عندلیب باغ جنت ز نوا آسوده است


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* برف پیری می‌نشیند بر سرم
* همچنان طبعم جوانی می‌کند
شعر کامل
سعدی
* شب تیره از تیغ رخشان کنم
* به آورد گه بر سرافشان کنم
شعر کامل
فردوسی
* گویند تمنایی از دوست بکن سعدی
* جز دوست نخواهم کرد از دوست تمنایی
شعر کامل
سعدی