صائب تبریزی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 1914

1. کام از تو هر که یافت سلیمان عالم است

2. دستی که در میان تو شد حلقه خاتم است

3. پروای آفتاب قیامت نمی کند

4. هر دل که زیر سایه آن زلف پر خم است

5. بی غم حیات نیست دل دردمند را

6. می آید از بهشت برون هر که آدم است

7. دارد به یاد، سر و دو صد نخل میوه دار

8. عمر دراز لازمه روزی کم ست

9. در لاله زار عشق ز گفتار آتشین

10. پا در رکاب، مهر خموشی چو شبنم است

11. نخل از زمین پاک فلک سیر می شود

12. بال مسیح پاکی دامان مریم است

13. در راه صاحبان سخن چوب منع نیست

14. طوطی درون خلوت آیینه محرم است

15. از بیم انقطاع همان می تپد دلم

16. در بحر اگر چه ریشه این موج محکم است

17. پروای زخم نیست دل آب گشته را

18. صائب به زخم آب همان آب مرهم است


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* شکنج زلف سیاه تو بر سمن چو خوشست
* دمیده سنبلت از برک نسترن چه خوشست
شعر کامل
خواجوی کرمانی
* از رخ و زلفین او شطرنج بازی کرده‌ام
* زان که زلفش ساج بود روی او چون عاج بود
شعر کامل
سنایی
* ورق گردانی عمر زلیخا نامه ای دارد
* که انجام محبت خوشتر از آغاز می گردد
شعر کامل
صائب تبریزی