صائب تبریزی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 1976

1. از خاکمال دام، پرم توتیا شده است

2. از مالش استخوان تنم رونما شده است

3. حال شکاف سینه و پیکان او مپرس

4. یک مشت استخوان، قفس صد هما شده است

5. داند چه قسم دولتی از دست داده ام

6. از دست هر که دامن پر گل رها شده است

7. یک آه دردناک به از طاعت دو کون

8. این شکر چون کنم که نمازم قضا شده است؟

9. صائب سفینه ای که زمامش به دست توست

10. هر تخته، لوح مشهد صد ناخدا شده است


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* شرح سنگین دلی و قصه شیرین باید
* که بکوه آید و برسنگ نویسد فرهاد
شعر کامل
خواجوی کرمانی
* تو گرم کن نفس خویش را به آتش عشق
* رها کن آن دگران را به زیره و پلپل
شعر کامل
اوحدی
* هوای دامن صحراست لیلی را مگر در سر؟
* که دل در سینه می لرزد چو برگ بید مجنون را
شعر کامل
صائب تبریزی