صائب تبریزی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 2080

1. بار غم از دلم می گلرنگ بر نداشت

2. این سیل هرگز از ره من سنگ برنداشت

3. از بس فشرد گریه بیدادگر مرا

4. ناخن ز کاوش دل من رنگ برنداشت

5. اوقات خود ز مشق پریشان سیاه کرد

6. چشمی که نسخه زان خط شبرنگ برنداشت

7. از شور عشق سلسله جنبان عالمم

8. مرغی مرا ندید که آهنگ برنداشت

9. شد کهربا به خون جگر لعل آبدار

10. از می خزان چهره ما رنگ برنداشت

11. یارب شود چو دست سبو خشک زیر سر

12. دستی که در شکستن من سنگ برنداشت

13. چون برگ لله گر چه به خون غوطه ها زدیم

14. بخت سیه ز دامن ما چنگ برنداشت

15. برداشتیم بار غم خلق سالها

16. از راه ما اگر چه کسی سنگ برنداشت

17. بسم الله امید بود زخم تیغ عشق

18. بی حاصل آن که زخم چنین جنگ برنداشت

19. هر چند همچو سایه فتادم به پای خلق

20. از خاک ره مرا کسی از ننگ برنداشت

21. صائب ز بزم عقده گشایان کناره کرد

22. ناز نسیم، غنچه دلتنگ برنداشت


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* چه جای شکر و شکایت ز نقش نیک و بد است
* چو بر صحیفه هستی رقم نخواهد ماند
شعر کامل
حافظ
* اگر دادگر باشی و پاک دین
* ز هر کس نیابی به جز آفرین
شعر کامل
فردوسی
* با چنین زلف و رخش بادا نظربازی حرام
* هر که روی یاسمین و جعد سنبل بایدش
شعر کامل
حافظ