صائب تبریزی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 2081

1. آسان نمی توان به سراپای ما گذشت

2. نتوان به بال موج ز دریای ما گذشت

3. آیینه اش ز گرد خجالت سیه مباد

4. سیلی که بر خرابه دلهای ما گذشت

5. روشن شدش که دیده بینا نداشته است

6. خورشید تا به دیده بینای ما گذشت

7. یوسف به سیم قلب فروشی است کار ما

8. مغبون شود کسی که ز سودای ما گذشت

9. شد تیر روی ترکش زورین کشان فکر

10. هر مصرعی که بر لب گویای ما گذشت

11. چون اشک شمع تا مژه بر یکدگر زدیم

12. داغ تو از سرآمد و از پای ما گذشت

13. چون تیر کز دو خانه به یک بار بگذرد

14. از هر دو کون، همت والای ما گذشت

15. ما این بساط کز دل صد پاره چیده ایم

16. صائب نمی توان ز تماشای ما گذشت


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* بلبلی را که به دیدار ز گل قانع شد
* در اگر بسته شود رخنه دیواری هست
شعر کامل
صائب تبریزی
* شب صحبت غنیمت دان که بعد از روزگار ما
* بسی گردش کند گردون بسی لیل و نهار آرد
شعر کامل
حافظ
* قیاس کردم و تدبیر عقل در ره عشق
* چو شبنمی است که بر بحر می‌کشد رقمی
شعر کامل
حافظ