صائب تبریزی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 2104

1. از نوبهار روی زمین خشک و تر شکفت

2. این باغ را ببین که چه در یکدگر شکفت

3. شب زنده دار باش کز این باغ دلفریب

4. آن فیض بیش برد که پیش از سحر شکفت

5. گلگل شکفت آبله من ز نیشتر

6. نتوان به روی دشمن ازین بیشتر شکفت

7. با غنچگی بساز که نرگس درین چمن

8. افتاد در خمار اگر یک نظر شکفت

9. جای فراغ بال ندارد فضای چرخ

10. در سینه صدف نتواند گهر شکفت

11. هر پاره ای شد از جگرم لعل آبدار

12. پیکان آبدار تو تا در جگر شکفت

13. از چشم شور، صبح به خون شفق نشست

14. بیچاره شد کسی که درین بوم و بر شکفت

15. مردم به روی هم نتوانند رنگ دید

16. خوش وقت لاله ای که به کوه و کمر شکفت

17. چندان که کرد شرم و حیا بیش خودکشی

18. در پرده غنچه لب او بیشتر شکفت

19. هر چند گل ز خنده سر خود به باد داد

20. سال دگر ز ساده دلی بیشتر شکفت

21. برداشت سقف چرخ ز جا، شور بلبلان

22. صائب درین بهار چه گل تا دگر شکفت


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* گفت اگر بر آستانم آب خواهی زد ز اشک
* هم به مژگانت بروب آن خاک در گفتم بچشم
شعر کامل
کمال خجندی
* از تو نوشت و داد دل آرمیده را
* غم نامه های شسته و صد ره دریده را
شعر کامل
عرفی شیرازی
* با چنین قامت و بالا چو درآیی در باغ
* سر بزیر آورد و پای تو بوسد عرعر
شعر کامل
سیف فرغانی