صائب تبریزی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 2161

1. در روی زمین یک سر پر شور نمانده است

2. ته جرعه ای از کاسه منصور نمانده است

3. زنگار گرفته است دل اهل جهان را

4. در آینه هیچ نظر نور نمانده است

5. زان مصر حلاوت که شکر بود غبارش

6. امروز به جز نقش پی مور نمانده است

7. پیمانه ارباب تنعم شده لبریز

8. آوازه ای از کاسه فغفور نمانده است

9. از تلخی دشنام برون رفته حلاوت

10. نزدیکی دل با نگه دور نمانده است

11. زان شهد که سرمایه شیرینی جان بود

12. صائب به جز از نشتر زنبور نمانده است


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* نقش لب تو از شکر و پسته بسته‌اند
* زلف و رخت ز نسترن و لاله رسته‌اند
شعر کامل
اوحدی
* دل اگر دیوانه شد دارالشفای صبر هست
* می‌کنم یک هفته‌اش زنجیر و عاقل می‌شود
شعر کامل
وحشی بافقی
* الا گر جفا کردی اندیشه کن
* وفا پیش گیر و کرم پیشه کن
شعر کامل
سعدی