صائب تبریزی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 2162

1. از مرگ به ما نیم نفس بیش نمانده است

2. یک گام ز سیلاب به خس بیش نمانده است

3. نازک شده سر رشته پیوند تن و جان

4. مرغی به لب بام قفس بیش نمانده است

5. چون برگ خزان دیده و چون شمع سحرگاه

6. از عمر مرا نیم نفس بیش نمانده است

7. در ناله دلها ز اجابت اثری نیست

8. نالیدن پوچی ز جرس بیش نمانده است

9. نه کوهکنی هست درین عرصه نه پرویز

10. آوازه ای از عشق و هوس بیش نمانده است

11. زان حسن گلوسوز که صد تنگ شکر بود

12. از غارت خط، بال مگس بیش نمانده است

13. وقت است چو خورشید درآیی به کنارم

14. کز عمر مرا یک دو نفس بیش نمانده است

15. بر روی زمین صائب و بر چرخ مسیحا

16. در انفس و آفاق دو کس بیش نمانده است


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* بوی بنفشه بشنو و زلف نگار گیر
* بنگر به رنگ لاله و عزم شراب کن
شعر کامل
حافظ
* بس بگردید و بگردد روزگار
* دل به دنیا درنبندد هوشیار
شعر کامل
سعدی
* سرو می خواست به پابوس تو آید چون آب
* لیکن از جو نتوانست به یک پا بگذشت
شعر کامل
کمال خجندی