صائب تبریزی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 221

1. نیست در طالع قدوم میهمان این خانه را

2. سیل بردارد مگر از خاک، این ویرانه را

3. دست و پا گم کردم از نظاره آن چشم مست

4. من که بر سر می کشیدم این نفس میخانه را

5. این که کردم خرده جان صرف این بی حاصلان

6. می فشاندم در زمین شور کاش این دانه را

7. پنجه مشکل گشا هرگز نمی افتد ز کار

8. هست در خشکی گشایش بیش، دست شانه را

9. شد جهان بر چشم من از رفتن جانان سیاه

10. برد با خود میهمان من چراغ خانه را

11. بحر را موج خطر مانع نمی گردد ز شور

12. می کند ویرانه تر زنجیر این دیوانه را

13. آب در استادگی از سرو یابد فیض بیش

14. چشم حیران قدر داند جلوه مستانه را

15. عاشقان را نیست بر دل، سردی معشوق بار

16. شمع کافوری نسازد دل خنک پروانه را

17. چوبکاری آتش سوزنده را بال و پرست

18. چوب گل سازد دو بالا شورش دیوانه را

19. دل نگیرد یک نفس در سینه گرمم قرار

20. تابه تفسیده از خود دور سازد دانه را

21. هست زور می کلید خانگی این قفل را

22. از برون گر محتسب بندد در میخانه را

23. بی سخن، در کوزه لب بسته دارد خامشی

24. گر شراب بی خماری هست این میخانه را

25. می برد خاشاک اگر از طبع آتش سرکشی

26. چوب گل هم می کند عاقل من دیوانه را

27. عاشقان را وصل در سرگشتگی باشد که شمع

28. مرکز پرگار بال و پر شود پروانه را

29. نیست صائب در ترازوی شعورش سنگ کم

30. هر که در یک پله دارد کعبه و بتخانه را


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* کشم خنجر چو سوسن بر تن خویش
* چو گل در خون کشم پیراهن خویش
شعر کامل
جامی
* آتشی بویی ز دلجویی نمی آید ز تو
* چشمه ام کاری به جز زاری نمی آید ز من
شعر کامل
رهی معیری
* گرم ترانه چنگ صبوح نیست چه باک
* نوای من به سحر آه عذرخواه من است
شعر کامل
حافظ