صائب تبریزی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 222

1. می کند عشق گران تمکین، سبک جانانه را

2. شمع می گردد در اینجا گرد سر پروانه را

3. کعبه را ده روز در سالی بود هنگامه گرم

4. موسم خاصی نباشد زایر بتخانه را

5. عشق عالمسوز دل را از زمین گیری رهاند

6. سوختن شد باعث نشو و نما این دانه را

7. همچو مسجد چشم بر راه چراغ وقف نیست

8. باده روشن چراغان می کند میخانه را

9. تشنه چشمان را نسازد سیر الوان نعم

10. نیست از کیفیت می نشأه ای پیمانه را

11. از جگرداری گل بی خار گردد خارزار

12. از نیستان نیست پروا جرأت شیرانه را

13. این زمان رطل گران من بود هر قطره می

14. می کشیدم من که چون مینا به سر میخانه را

15. از جمال حور و غلمان چشم حق بین بسته اند

16. زال دنیا چون فریبد همت مردانه را؟

17. خون رحمت را نهال خشک می آرد به جوش

18. می کند تر دست، زلف یار آخر شانه را

19. می زداید زنگ کلفت از دل عشاق، عشق

20. نیست غیر از داغ صائب روزن این غمخانه را


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* نباید روشنی بردن به شب زین پس که بی آتش
* ز لاله دشت پر شمعست و از گل باغ پر شعله
شعر کامل
فرخی سیستانی
* تو قلب سپه را به‌آیین بدار
* من اکنون پیاده کنم کارزار
شعر کامل
فردوسی
* هر کو نکند فهمی زین کلک خیال انگیز
* نقشش به حرام ار خود صورتگر چین باشد
شعر کامل
حافظ