صائب تبریزی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 2314

1. ترک جانان چون توان از تیغ بی زنهار داد؟

2. پشت نتوان بهر زخم خار بر گلزار داد

3. چون مرا می سوختی آخر به داغ دور باش

4. چون سپند اول نبایستی به محفل بار داد

5. بهر دنیا با خسیسان چرب نرمی مشکل است

6. بوسه بهر گنج نتوان بر دهان مار داد

7. از دم گرم توکل می شود صاحب چراغ

8. هر که پشت خویش چون محراب بر دیوار داد

9. شکوه مغرور ما بر خامشی آورد زور

10. هر قدر ما را سپهر سنگدل آزار داد

11. آن که می بخشد به خون مرده صائب زندگی

12. می تواند بخت ما را دیده بیدار داد


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* خدا را ای نصیحتگو حدیث ساغر و می گو
* که نقشی در خیال ما از این خوشتر نمی‌گیرد
شعر کامل
حافظ
* سعدی حدیث مستی و فریاد عاشقی
* دیگر مکن که عیب بود خانقاه را
شعر کامل
سعدی
* به لشکرگاه دارم روی وبر سلطان فشانم جان
* گر آن دریاست وین خورشید من نیلوفرم باری
شعر کامل
خاقانی