صائب تبریزی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 2387

1. زخمی عشق تو چون رو در بیابان آورد

2. لاله خونگرم خاکستر به دامان آورد

3. آسمان سست پی مرد شکوه عشق نیست

4. رخش می باید که رستم را به میدان آورد

5. سخت می ترسم که آخر نارساییهای شرم

6. تشنه ام بیرون از آن چاه زنخدان آورد

7. بسر سر بالین من هر شب خیال زلف او

8. دسته دسته سنبل خواب پریشان آورد

9. بوی پیراهن غباری از دل ما بر نداشت

10. جذبه ای خواهم که یوسف را به کنعان آورد

11. گریه ها در پرده دارد عیشهای بی گمان

12. خنده بی اختیار برق، باران آورد

13. عشق شورانگیز پیش از آسمان آمد پدید

14. میزبان اول نمکدان بر سر خوان آورد

15. اینقدر گوهر زدریای معانی برکنار

16. صائب از عشق سخن سنجان کاشان آورد


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* عقل را با عشق خوبان طاقت سرپنجه نیست
* با قضای آسمانی برنتابد جهد مرد
شعر کامل
سعدی
* کیست در این شهر که او مست نیست
* کیست در این دور کز این دست نیست
شعر کامل
مولوی
* چنان به موی تو آشفته‌ام به بوی تو مست
* که نیستم خبر از هر چه در دو عالم هست
شعر کامل
سعدی