صائب تبریزی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 2487

1. دوربینانی که در پرداز دل کوشیده اند

2. چهره صبح قیامت را همین جا دیده اند

3. از دو چشم دوربین در زندگی روشندلان

4. در ترازوی قیامت خویش را سنجیده اند

5. نیستند از فکر صید خلق غافل زاهدان

6. گربه ظاهر دیده چون باز از جهان پوشیده اند

7. کثرت خلق است از وحدت حجاب دیده ها

8. از علم غافل زگرد لشکری گردیده اند

9. بوته از بهر گداز خویش سامان داده اند

10. ساده لوحانی که همچون مه به خود بالیده اند

11. نیست در روی زمین یک کف زمین بی انقلاب

12. وقت آنان خوش که در زیر زمین خوابیده اند

13. می کند زیر و زبر صائب خزان در یک نفس

14. برگ عیشی را که چون گل خلق بر هم چیده اند


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* اگر آن گنج گران می‌طلبی رنج ببر
* گل مپندار که بی‌زحمت خاری باشد
شعر کامل
اوحدی
* می شوند از سرد مهری دوستان از هم جدا
* برگها را می کند باد خزان از هم جدا
شعر کامل
صائب تبریزی
* گر چه از کوی وفا گشت به صد مرحله دور
* دور باد آفت دور فلک از جان و تنش
شعر کامل
حافظ