صائب تبریزی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 260

1. مهر خاموشی که گیرد از دهان زخم ما؟

2. غیر پیکانش که می داند زبان زخم ما؟

3. دست و تیغی کو، که تا دامان دریای عدم

4. نگسلد چون موج از هم کاروان زخم ما

5. ای که از لعل لبت شور قیامت گرده ای است

6. رحمتی کن بر لب عاجز بیان زخم ما

7. خون به صد رنگینی اظهار شکایت می کند

8. نیست در ظاهر زبان گر در دهان زخم ما

9. از دل مجروح ما خون گرد کلفت می برد

10. تیغ سیراب است آب گلستان زخم ما

11. گرد الماس و نمک، پر در پر هم بافته است

12. راه مرهم نیست در دارالامان زخم ما

13. جوهر شمشیر را چون موی آتش دیده کرد

14. الحذر از شکوه آتش زبان زخم ما

15. می کند هر قطره خون، طوفان دیگر زیر پوست

16. اختر ثابت ندارد آسمان زخم ما

17. هر غباری کز نمکدان تو می گیرد هوا

18. هم ز گرد راه می پرسد نشان زخم ما

19. بر دهان صبح، اختر بخیه نتوانست زد

20. چون برآید بخیه از حفظ دهان زخم ما؟

21. خودنمایی شیوه ما نیست چون نادیدگان

22. هیچ کس صائب نمی داند نشان زخم ما


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* به مکر و حیله برای دسترس چه امکان است
* که همچو سرو بلندش هزار دستان است
شعر کامل
کمال خجندی
* به سان سوسن اگر ده زبان شود حافظ
* چو غنچه پیش تواش مهر بر دهن باشد
شعر کامل
حافظ
* فلفل فکنده است برآتش بنام ما
* آن خال هندوئی سیه مهره باز باز
شعر کامل
خواجوی کرمانی