صائب تبریزی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 2606

1. گر چنین خوبان صلای جام الفت می دهند

2. بلبل محجوب ما را بال جرأت می دهند

3. حیرتی دارم که کافر نعمتان درد و داغ

4. چون به دست آه طومار شکایت می دهند؟

5. طفل طبعان چون مگس بر شهد جان چسبیده اند

6. تلخکامان جان شیرین را به رغبت می دهند

7. خون ما را روز محشر شاهدی در کار نیست

8. لاله رخساران به خون ما شهادت می دهند

9. دولت حسن غریب آسان نمی آید به دست

10. روزگاری خاکمال گرد غربت می دهند

11. از برای عاقلان نزل بلا آماده اند

12. غافلان را سر به صحرای فراغت می دهند

13. خضر راهت گر کنند از راهزن ایمن مباش

14. در خور بیداری اینجا خواب غفلت می دهند

15. عاشقان در حسرت تیغ شهادت سوختند

16. آب این لب تشنگان را خوش به حکمت می دهند

17. صائب آن جمعی که تحصیل مروت کرده اند

18. سر اگر خواهد به خصم بی مروت می دهند


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* ببستی چشم یعنی وقت خواب است
* نه خوابت آن حریفان را جواب است
شعر کامل
مولوی
* باور از مات نباشد تو در آیینه نگه کن
* تا بدانی که چه بودست گرفتار بلا را
شعر کامل
سعدی
* گرم صد بار سوزی، باز بَر گِردِ سرت گَردَم
* نیم پروانه، کز یک سوختن از دست و پا افتم
شعر کامل
نظیری نیشابوری