صائب تبریزی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 2690

1. کی به ناخن از دل غمگین گره وا می شود؟

2. دست چون افتاد از کار این گره وا می شود

3. بر گشاد دل بود موقوف هر مشکل که هست

4. این گره چون باز شد چندین گره وا می شود

5. گفتگوی عشق با افسردگان بی حاصل است

6. کی ز خون مرده از تلقین گره وا می شود؟

7. عشقبازان گر به آه آتشین زورآورند

8. دلبران را از دل سنگین گره وا می شود

9. رشته عمرم ز پیچ و تاب می گردد گره

10. تا مرا زان جبهه پرچین گره وا می شود

11. در گشاد دل نفس بیهوده می سوزد نسیم

12. چون سپند از آتش آخر این گره وا می شود

13. قرب زر چون سکه نگشاید ز ابرویش گره

14. هر که را از چهره زرین گره وا می شود

15. هیچ تحسینی سخن را نیست چون فهمیدگی

16. از دل ما کی به هر تحسین گره وا می شود

17. غنچه خسبی فیضها دارد درین بستانسرا

18. صدهزاران عقده صائب زین گره وا می شود


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* سپید و سیاهست هر دو زمان
* پس یکدگر تیز هر دو دوان
شعر کامل
فردوسی
* خواهی حنای پا کن و خواهی نگار دست
* من مشت خون خویش نمودم حلال تو
شعر کامل
صائب تبریزی
* فلک به مردم نادان دهد زمام مراد
* تو اهل فضلی و دانش همین گناهت بس
شعر کامل
حافظ